رکاب زنان؛
خانم متصدی یک نفس و پشت هم آخرین توصیهها را کرد، مثل خواهر بزرگی که در نقش مادر فرورفته و توی چشمانش نگرانی است؛ «دفعه اولته؟ چند وقته سوار نشدی؟ خوبه، مبتدی نیستی؛ پس تند نرو، موقع پیچیدن سرعتت رو کم کن و به پشت سرت نگاه کن، دستاندازها رو دقت کن، تیز ترمز نگیر، تاکسی بوق زد هول نکن...» من اما نگاهم به خیابان است و هیجان از تپش قلبم رسیده به زیر پوستم و گونههایم را قرمز کرده؛ پاهایم را که میگذارم روی پنجههای رکاب، همین که صدای آرام تیکتیک زنجیر روی چرخدنده بلند میشود، همهچیز به روال عادی برمیگردد.
کد خبر: ۱۶۴۰۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۳۰